کولی ها:در شوش قدیم به کار گیری بعضی از واژه ها دارای معنا و مفهوم محلی بودند.به زبان ساده شاید کلمه ای در آن زمان می توانست معنایی زشت یا زیبا داشته باشد اما به کار گیری آن نزد مردم هرگز خارج از باورهای زمان نبود.به طور مثال اگر از کلمه ی لوتی استفاده می کردند در سایر مناطق ایران معنایی غیر از آنچه داشت که مردم به کار می گرفتند.برای مردم آن زمان شوش نوعی هنر موسیقی بود که هنرمندان آن را با همین نام ذکر می کردند.
بررسی تاریخی شوش جدید نشان می دهد که وازه ی "کولی" دارای دو نوع نگرش می گشت.قدیمی های شوش کاملا این نکته را می دانند که کولی ها دو نوع جمعیت را شامل می شدند و معنا و مفهوم آن ها یکی نبود.البته که خودشان این نام را به کار نمی بردند و بیشتر از واژه های درونی خویش استفاده می کردند.
در تاریخ شوش جدید "کولی" ها دو نوع جمعیت شوشی و غیر شوشی بودند.به زبان ساده افرادی بودند که در شوش سکنی داشتند و تمام فصول در این شهر زندگی می کردند و هنوز هم در حال زندگی کردن هستند.مردمانی زحمت کش که از نظر تاریخی می توان آن ها را مهاجر نامید.
نوع دوم مردمی بودند که فقط در فصل زمستان به شوش می آمدند و البته که با اتمام فصل نیز دوباره کوچ می کردند.در خاطرات قدیمی ها بارها به وجود آن ها اشاره شده و آن ها را نوعی هنرمند در بافتن و صنایع دستی برشمردند که البته این کارها را خانم ها انجام می دادند.شاید علت مهاجرت آن ها در شوش وجود نی های طبیعی در کنار رودخانه ی شاورر باشد.
کولی های شوش ابتدا در منطقه ی آخراسفالت و نرسیده به میدان شهدا چادر یا کپر زدند و به ساختن انواع وسایل با استفاده از چوب های بیشه پرداختند.من شخصا در درون چادرهای آن ها رفتم و کار و تلاش آن ها را دیدم.از جمله وسایلی که می ساختند انواع قندان های چوبی بود.ما تا سال های سال از این وسیله در خانه استفاده می کردیم.جون نیز وسیله ای بود که برای کوبیدن انواع محصولات استفاده می شد و گاه برای آرد سازی نیز گندم در درون می ریختند و می کوبیدند.
شاید یکی از بحث انگیز ترین کار آن ها ختنه کردن باشد.با اینکه این کار را نمی دانستند و وسایل بهداشتی لازم را نداشتند اما بعضی از مردم فرزندان خود را به دست آن ها می سپردند. آن ها نیز با استفاده از تیغ و خاکستر این مهم را انجام می دادند.من بارها فریاد زدن های کودکان را شنیدم.
در مورد این افراد که هنوز هم در شوش هستند و بیشتر کارهای تخلیه ی چاه ها را انجام می دهند باورهای متفاوتی است.بعضی آن ها را از مهاجرین ایرانی می دانند و چون به زبان عربی تکلم می کنند لذا نوعی قومیت گرایی را دارا هستند در حالی که مطالعات من این را تایید نمی کند.عشایر عرب یا لر حتما دارای قبیله یا طایفه هستند که در شوش معروفند.من طایفه ای از این افراد را ندیدم.
گروه دیگری آن ها را مهاجرینی خارج از ایران می دانند و به کشورهای شبه جزیره هند نسبت می دهند و حتی نام بنگلادش را مطرح می کنند.گرچه این فقط گمانه زنی است و وجود دلیل برای اثبات لازم می آید اما می تواند زمینه ای برای بررسی ها هم باشد.آن ها علاوه بر کارهای دستی ذغال سازی نیز می کردند و در این کار استاد بودند.
محل کارگاه آن ها در درون بیشه زارها بود و دو نوع ذغال بید و گز می ساختند که از نظر کیفیت مانند هم نبودند.معمولا ارزان ترین آن ها ذغال گز بود زیرا سریع از بین می رفت.من بارها از آن ها برای خانه ذغال خریدیم.من آن ها را مردمانی سخت کوش و آرام یافتم که در هر دو زمینه ی صنایع دستی و ذغال ماهر بودند.در درون خویش این مردمان خود را "استاد" خطاب می کردند.
نوع دوم از کولی ها را باید فقط در فصل زمستان یافت.آن ها افرادی بودند که از ابتدای زمستان به شوش می آمدند و به صورت اجاره نشینی سکنی می گزیدند.آن ها به احتمال زیاد از ترک های قشقایی اطراف شیراز بودند که در شوش به مال خری مشغول می گشتند.البته زن های آن ها سبد بافی نیز می نمودند.آن ها این امر را ییلاق،قشلاق می دانستند.
در کنار نام کولی هایی که ذکر آن ها گذشت بعضی افراد نیز بودند که به کار موسیقی می پرداختند.این افراد در شوش سکنی نداشتند اما برای بعضی از مراسم عروسی شرکت می کردند.معمولا زن های آن ها به رقص مشغول می شدند و مردان آن ها می نواختند.امروز اثری از چنین افرادی نیست و به احتمال زیاد از بین رفته باشند.مراسم عروسی افرادی که متمکن بودند از این افراد دعوت می کردند.من شخصا بعضی از این مراسم را در دوران بچگی دیدم.
گذشته ی شوش با کولی ها در مقاطعی گره خورده بود لذا نمی توان آن ها را فراموش نمود.اینکه مطالعات تاریخی بتواند یاوری در یافتن ناگفته ها باشد بسیار مهم و حیاتی است.شوش شهری استثنایی و میهمان پذیر بود که این خود جای کنگاش و پژوهش دارد.
درباره این سایت